تبسم سرد من

ساخت وبلاگ
خدایا خسته ام خسته از آدمهایی که بی احترامی میکنن طعنه میزنن ووقتی جوابشونو بدی ماجرا روجوری عکس میکنن که خودتم باورت بشه مقصری .....خدایا مطمین باشم این روزها منو میبینی ,میبینی که چقدر بغض دارم وکمکم نمیکنی ,باورم نمیشه اصلا منو ببینی اگه میبینی چرا هرروز کسایی که دلم رومیشکنن ,جگرم روآتش میزنن بیشترکمکشون میکنی مگه من هم بندت نیستم پس چرا نمیشنوی چرا نمیبینی ...... دلم ازبنده هات گرفته از بنده هایی که زخم میزنن ومن هم با خودم میگم خدا حتما جوابشونو میده من که نمیتونم پس چرا رحمتت بیشتر شامل اونها میشه وبدبختیها سهم من ...گاهی وقتا حس میکنم شاید من مستحق عذابم ولی آخه به کدامین گناه منی که خودم دل شکسته ام سعیم براین بوده دل کسی رو نشکنم چشم کسی رو گریون نکنم پس چرا خودم ازوقتی یادمه چشمام گریون بودن چرا ... به خودم میگم حتما من ساخته شدم برای حرف وکنایه وتحقیر حتما حقمه حتما خدایا توخواستی ,ولی مگه میشه تواینها رو برای بنده ات بخوای اونهم کسی مثل من با این حجم از غم ......خدایا دیگه نمیکشم دیگه نمیتونم خودت یا خلاصم کن یا یه کاری کن هرچند میدونم هیچ وقت صدامو نشنیدی درست مثل تمام ای تبسم سرد من...
ما را در سایت تبسم سرد من دنبال می کنید

برچسب : خدایا کمکم کن,خدایا دلم گرفته,خدایا شکرت, نویسنده : tabasomsardmana بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت: 20:35

کفشهایم را میپوشم  و در زندگی قدم میزنم من زنده ام و زندگی ارزش رفتن دارد..    آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم گوش ناامیدی را کر کند خوب میدانم که گاه کفشها، پاهایم را میزند، میفشرد و به درد میاورد اما من همچنان خواهم رفت زیرا زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد ماندن در کار نیست گذشته های دردناک را رها میکنم  و به آینده نامعلوم  نمی اندیشم ولی این را میدانم؛ گذشته با آینده یکسان نیست زندگی نه ماندن است نه رسیدن زندگی به سادگی رفتن است به همین راحتی، زندگی چقدر آسان است… زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد..   ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ… ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ؛  ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ… ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﺭﻧﺞ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ … ﮐﻠﯿﺪ ﻟﺬﺕ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺩﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم؟؟ تا نيفتد ! اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم......         خسته ام.....درست به اندازه تمام این سالهاولی تاکی بشینم غصه بخورم میخوام رها بشم از گذشتم میخوام بپذیرمش باهاش کناربیام اگه بخواد اینجور پیش بره چند سال دیگه هم به خودم میگم هیچی نشدم یا به هیچکدو تبسم سرد من...
ما را در سایت تبسم سرد من دنبال می کنید

برچسب : رها میشوم,رها ميشوم,رمان رها میشوم, نویسنده : tabasomsardmana بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 17 آذر 1395 ساعت: 20:35